کار تیمی چه نقشی در موفقیت تیم دارد؟
زندگی مورچهها بهترین مثال برای تاثیر کار تیمی در موفقیت است. این موجودات با کمک همنوعان خود میتوانند سنگینترین بارها را جابهجا کنند. حقیقت این است که همدلی و اتحاد، تلاشهای تمام اعضای یک تیم را همسو کرده و شانس آنها را برای رسیدن به موفقیت و تحقق اهداف بالاتر میبرد. استارتاپهای امروزی با قرار گرفتن تعدادی از افراد متخصص در کنار هم شکل میگیرند. ساختار تیم استارتاپی با ساختارهای کلاسیک تفاوتهای بسیاری دارد. یعنی دیگر مثل گذشته سلسلهمراتب سازمانی به شکلی مطلق و سختگیرانه وجود ندارد. در این شرایط اعضای تیم باید بتوانند با رهبری مدیر، یک فضای خوب برای همکاری و تبادل نظر و تجربه ایجاد کنند. در این مقاله قصد داریم به بررسی اهمیت کار تیمی و تاثیر آن بر موفقیت استارتاپها (کار تیمی موفق) بپردازیم.
تعریف کار تیمی
کار تیمی یعنی فعالیت گروهی از افراد در راه رسیدن به یک هدف مشخص. همه ما از ابتدای زندگی تابهحال در قالبهای مختلفی کار تیمی انجام دادهایم. کسبوکارهای نوپای امروزی یا استارتاپها با شکلگیری گروهی از افراد شکل میگیرند. این افراد باید بتوانند با احترام گذاشتن به هم و کمک گرفتن از هم در راه رسیدن به اهداف، یک تیم متحد را تشکیل دهند. موفقیت کسب و کار در گرو کار تیمی موفق است. در ادامه به فواید کار تیمی برای کسب و کار و روشهای رسیدن به آن میپردازیم.
فواید کار تیمی در استارتاپها
شاید فکر کنید کلید موفقیت یک کسب و کار استارتاپی ، منابع مالی گسترده یا تخصص کارکنان است. اما بهترین منابع مالی یا نیروی انسانی هم بدون وجود اتحاد و یکپارچگی در تیم بیمعنی خواهند بود. در واقع یک عضو تیم زمانی میتواند از دانش و توانایی خود در راستای موفقیت تیم استفاده کند که به چارچوبهای کار تیمی و نقش خود در آن آگاهی پیدا کند. وقتی اعضای یک تیم استارتاپی از مهارت کار تیمی برخوردار باشند، در نقش مکمل یکدیگر ظاهر شده و ضعفهای هم را میپوشانند. در چنین فضایی است که استعدادها و خلاقیتها فرصت شکوفا شدن پیدا میکنند.
کار تیمی چه تاثیری در موفقیت کسب و کار دارد؟
همه ما میدانیم که همکاری و همسویی با دیگران همیشه بهتر از تکروی نتیجه داده است. اما کار تیمی به چه شکل روی موفقیت یک کسب و کار استارتاپی اثر میگذارد؟ برای جواب به این سوال بهتر است موارد زیر را بررسی کنیم:
جریان کاری سازماندهی شده: استارتاپها معمولا تیمهای کوچک با منابع مالی محدودی هستند که حجم زیادی از کار پیش روی آنها قرار دارد. انجام این کارها بدون داشتن جریان کاری (Work Flow) سازماندهی شده میتواند به سردرگمی اعضا منجر شود. یک نفر سرپرست (مدیر) باید وظیفه برنامهریزی و اعلام برنامه به همهی افراد را بر عهده بگیرد و آن افراد هم باید با تعهد به تیم، آن وظایف را در کنار هم انجام دهند. وظیفه سرپرست این است که از تداخل کارها و بروز ناهماهنگی جلوگیری کند.
ایجاد اعتماد: زمانی که همه افراد علاوه بر انجام وظایف خود، به حفظ اتحاد و همپوشانی در قالب تیم و جلوگیری از ایجاد تعارض تا حد ممکن دقت دارند، اعتماد قویتری بین آنها شکل میگیرد.
فرصت یادگیری بیشتر: زمانی که کار تیمی استارتاپی با کیفیت به انجام برسد، فضای همافزایی و یادگیری در کسب و کار ایجاد میشود. وجود اعتماد و رابطه تعاملی مثبت بین افراد باعث میشود آنها تجربیات خود را در صورت نیاز با دیگران بهاشتراکگذاشته و از تکرار اشتباهات مشابه توسط آنها جلوگیری کنند. این انتقال تجربه باعث میشود زمانی که یکی از اعضا غایب باشد، کس دیگری بتواند بهطور موقتی جانشین او شود.
تقابل بهتر با ریسک و فشارهای موجود: اکثر استارتاپها در همان سالهای اولیه پس از تاسیس، به شکست و نابودی میرسند. این یعنی اکوسیستم استارتاپی فضایی پر از ریسک داشته و هر کسبوکار فشار زیادی را برای جان سالم به در بردن تحمل میکند. کار تیمی موفق یعنی افراد توانستهاند بهخوبی در کنار هم قرار گرفته و یک مجموعه یکپارچه را تشکیل دهند. تحمل این فشارها با کمک این اتحاد سادهتر از قبل خواهد شد.
بهبود عملکرد: زمانی که تیم ورک در یک استارتاپ بهتر شود، تلاشهای افراد همجهت شده و نتیجه بهتری خواهند داد. افرادی که چارچوب فعالیت اثربخش در قالب یک تیم را یاد گرفتهاند، میتوانند ضعفهای یکدیگر در عملکرد را پوشانده و با نقد سازنده همدیگر را به کیفیت بالاتری در عملکرد آینده برسانند.
مهمترین چالشهای کار تیمی
هر تیم و هر استارتاپی یک داستان تازه است. اما با این حال، اشکالات مشابهی در زمان تیمسازی و هدایت تیم بهوجود میآید. این اشکالها، چالشهایی هستند که هر مدیر باید با آنها روبرو شده و از این جدال، سربلند بیرون بیاید تا بتواند تیم موفقی را شکل دهد.
نبود اعتماد: زمانی که افراد برای اولین بار در قالب یک تیم در کنار هم قرار میگیرند، شناخت بسیار کمی از دیگران دارند. این شناخت کم و سطحی، ناخودآگاه باعث بروز بیاعتمادی در میان افراد خواهد شد و اگر کنترل نشود، میتواند سازمان را به سمت شکست و نابودی ببرد. مدیران باید با استفاده از ابزارهایی مثل جلسات هفتگی و فعالیتهای فوق برنامه، اعضا را به یکدیگر نزدیک کرده و میان آنها اعتمادسازی کنند.
تعارض و تنش: اختلاف نظر چیزی است که در هر اجتماعی از انسانها بهوجود میآید. این اختلافات در صورت مدیریت شدن میتوانند برای شرکت سازنده و مفید باشند. برای مثال اختلاف نظر دو مهندس بر سر انجام یک کار، میتواند باعث یادگیری هر دوی آنان شود. اما همین تعارض اگر کنترل نشود، میتواند ایجاد تنش کرده و به تیمورک ضربه بزند. تقویت کار تیمی یعنی برقراری فضایی که درون آن افراد اختلاف نظر را به فال نیک گرفته و مشکلات را با بحث محترمانه و نقد سازنده حل می کنند.
درگیر نشدن اعضا در فعالیتها: موفقیت کسب و کار در گرو کار تیمی موفق بوده و پیشنیاز کار تیمی موفق، درگیری ذهنی و جسمی تمام اعضا در آن است. تیم ورک زمانی به حداکثر بازدهی میرسد که هر کدام از اعضا، اهداف و فعالیتهای تیم را به حد کافی جدی بگیرند و تیم را بالاتر از اشخاص قرار دهند.
نبود شفافیت: وجود فضای بیاعتمادی در یک تیم، انگیزه اعضا برای شرکت کردن در فعالیتها و بهاشتراکگذاشتن دانش و تلاش را تضعیف میکند. مدیر موظف است تمام افراد را از وجود شفافیت در مسائل تیمی و شرکتی، به اطمینان برساند و از اعتماد ایجاد شده محافظت کند.
نبود دید بلندمدت: یک استارتاپ زمانی به موفقیت میرسد که بتواند فروش و سود خود را برای مدتی طولانی حفظ کند. در همین راستا باید استراتژیها با توجه به نگاه بلندمدت و جامعی تنظیم شوند. نبود دید بلندمدت باعث سردرگمی تیم شده و این سردرگمی، عملکرد کل تیم را ضعیف خواهد کرد.
نبود ثبات: مدیر باید بتواند تیم را برای مدتی طولانی در مسیر رسیدن به اهداف حفظ کند. ایجاد حس همدلی و هماهنگی برای کار تیمی استارتاپی موفق کافی نیست. تمام اعضا باید در راستای حفظ این هماهنگی، با رهبری مدیر تلاش کنند.
تک صدایی در سازمان: برای رسیدن به کار تیمی موفق، باید تیمی از افراد متخصص داشته باشیم که جرئت اظهار نظر داشتهباشند. مدیر باید به تمام اعضا جرئت اظهار نظر و شرکت در بحثها را بدهد. گاهی اوقات در یک سازمان، جایگاه مدیر یا مدیران به شکلی معرفی میشود که اعضای تیم از انتقاد و بیان نظرات خود میترسند. در چنین سازمانی تقویت کار تیمی از تقویت اعتماد به نفس افراد برای بیان نظرات آغاز خواهد شد.
انزوای کاری: مدیر نباید اجازه بدهد که اعضا بیش از حد روی یک وظیفه متمرکز شده یا در انجام آن تکروی کنند. اعضا باید به شکلی انتخاب و در تیمها قرار داده شوند که بتوانند یکدیگر را کامل کرده و سختی کارها را تقسیم کنند. انزوای کاری باعث از بین رفتن فرصتهای یادگیری جمعی و تضعیف حس همدلی شده و در نهایت کار تیمی موفق را به خطر میاندازد.
چطور میتوان عضوی بهتر برای تیم و موفقیت کسب و کار بود؟
هر کدام از اعضای تیم، جدا از وظایف و اهداف شخصیاش، مسئولیتهایی را هم در قبال اهداف و منافع تیم دارد. رعایت این نکات میتواند شما را به یک عضو بهتر برای هر تیمی تبدیل کند:
احترام متقابل: رعایت احترام به نظرات و دیدگاههای دیگران، باعث تقویت حس همدلی میشود. هر کدام از اعضا باید یاد بگیرد چگونه با دیگران ارتباط سازنده، تعاملی و دوطرفه داشته باشد. طوری که بدون در نظر گرفتن پست و مقام، هر کسی بتواند نظرات مثبت و منفی خود را نسبت به موضوعات مختلف اعلام کند.
توسعه فردی: پیشرفت و توسعه فردی هر کدام از اعضا در زمینه تخصصی خود، به پیشرفت و توسعه کل تیم کمک میکند. یک عضو متعهد به تیم، مدام تلاش میکند به عضو تواناتری تبدیل شود تا به پیشرفت تیم کمک کند.
انعطافپذیری: اعضا نباید روی ایدهها و نظرات خود پافشاری کنند. انعطافپذیری یعنی بتوانید با نظرات مخالف کنار آمده و از تعارضات استفاده سازنده کنید.
دنبال مقصر نبودن: این دیدگاه که هر وقت اشکالی پیش آمد، سریع بهدنبال پیدا کردن مقصر برویم، برای داشتن کار تیمی موفق استارتاپی مضر است. اعضا موظفند برای حفظ فضای همدلی، بهجای دستگذاشتن و اشاره کردن به ضعفهای یکدیگر، آنها را تا حد ممکن پوشش داده و به یادگیری فرد کمک کنند.
تواضع: همه ما اشتباه میکنیم. اعتراف کردن به اشتباه و پذیرفتن سرزنشها در زمان لازم، این روحیه را در اعضای دیگر تیم هم تقویت خواهد کرد.
صبر و تحمل: برخورداری از گذشت و تحمل بالا، باعث میشود بتوانید به تیم بهتر کمک کنید. چرا که در راه رسیدن به اهداف، همیشه اشتباهات و اختلاف نظرها وجود خواهند داشت و روبرویی سالم با این تعارضات است که اتحاد تیم را در سختترین شرایط حفظ خواهد کرد.
احترام به رهبر: استارتاپها ساختار سنتی و سلسلهمراتبی ندارند، اما باز هم یک نفر باید بهعنوان رهبر و هماهنگکننده انتخاب شود. همه اعضا باید با احترام به نظرات این فرد، جایگاه او را حفظ کنند. چرا که در زمانهای مواجهه با چالش یا بحران، این رهبر است که میتواند تیم را از فروپاشی نجات دهد.
کار تیمی در ظاهر شاید آسان بهنظر برسد اما چالشبرانگیز است. انتخاب گروهی از افراد و سازماندهی در جهت رسیدن به هدفی خاص، نیازمند دقتی مضاعف است. مدیران استارتاپی باید بتوانند با انتخاب درست و برنامهریزی مناسب، گروهی از افراد شایسته را برای تعامل و یادگیری جمعی در کنار یکدیگر قرار دهند. به این کار تیم سازی استارتاپی گفته میشود. در این مقاله به اهمیت و ضرورت کار تیمی برای موفقیت یک تیم استارتاپی پرداختیم و سپس نکات لازم برای تیم سازی موفق را بررسی کردیم.